اشعار سینه زنی فاطمیه
شب شهادت
*شب تنهایی مولا رسیده شب معراج یار قد خمیده
خدا صبری دهد بر آل طاها که فردا میشود زهرا(س) شهیده
علی را در مشام جان دگر آید بوی هجران
خداحافظ ای قد کمان
خداحافظ الا ای غمگسار من همه هستم همه دارو ندار من
آه...واویلا واویلا واویلا...
*الا ای درد جانت بی کرانه کنی همراهِ اسماء کار خانه
ولی هر دم بگِریَم یادِ آن دم که خوردی پیش چشمم تازیانه
زدی آتش دلم آن روز فنا شد حاصلم آن روز
غمت شد قاتلم آن روز
شبیهِ گل شدی بی جان و پژمرده به پیش چشم من آن روز زمین خوردی
آه...واویلا واویلا واویلا...
*خداحافظ برو ای یاس پرپر شَوَد مأنوس حیدر دیده ی تر
ولی با اینچنین هجرانَت ای یار خجالت میکِشم من از پیمبر
به درد عشقت اسیرم که زانو به بر می گیرم
دعا کن دیگر بمیرم
تو و درد و مِحَن ای وای ازین غربت من و اشک حسن ای وای ازین غربت
آه...واویلا واویلا واویلا...
*****************************
شهادت
*ثمر داده جفای اهل کینه زند شیعه ازین ماتم به سینه
شهیده گشته زهرای(س) حزینه شد عاشورای بانوی مدینه
در این غم و در این عزا سرت سلامت ای مولا
الا ای مهدی زهرا(س)
گل چشمت به موج گریه پرپر شد عزای مادرت زهرای اطهر(س) شد
آه...واویلا واویلا واویلا...
*پیام مکتب زهرا(س) همین است که این سرمایه ی دنیا و دین است
صراط المستقیم هر دو دنیا فقط راه امیرالمومنین است
درخت دین میخواهد خون که اَکثَر هُم لایَعقِلون
بگو با ناله ای محزون
شهیده با دلی سوزان شده زهرا(س) فداییّ رَهِ قرآن شده زهرا(س)
آه...واویلا واویلا واویلا...
*فلک شد نوحه خوان در کوی زهرا(س) مَلَک شده مست عطر و بوی زهرا(س)
که ناگه در کنار بستر غم چکید اشک علی بر روی زهرا(س)
دو چشم فاطمه(س) واشد روایتگر غمها شد
کبودی اش هویدا شد
شده زنده به حیدر خاطرات غم شده دارالعزا زین غم همه عالم
آه...واویلا واویلا واویلا...
*****************************
شام غریبان
*گواهی میدهد چشم تر ما خزانی شد گل نیلوفر ما
رسیده موقع دفن شبانه شده شام عزای مادر ما
امان از شام غریبان شده چشم مولا گریان
بیا سلمان بیا سلمان
شده وقت غمی عظمی برای ما بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه...واویلا واویلا واویلا...
*بیا تا حال مولایت ببینی گل از گلزار اشک او بچینی
بیا از بهر دفن مادری که صدا میزد که یا فضه خذینی
رود زهرای(س) قد کمان نبی امشب دارد مهمان
بیا سلمان بیا سلمان
رسد تا عرش ، زسوز دل نوای ما بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه...واویلا واویلا واویلا...
*زکوه غصهها ریزد گدازه که داغ سخت جَدّم گشته تازه
ببین بابای ما یاری ندارد بیا از بهر تشیع جنازه
در این هنگامه ی هجران برای دلگرمیّمان
بیا سلمان بیا سلمان
ز فرط گریه بند آمد صدای ما بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه...واویلا واویلا واویلا...
*****************************
بعد شهادت
*تو و از دارِ دنیا پر گشودن من و اشعار تنهایی سرودن
تو دیدار رخسار پیمبر علیّ و خاطرات با تو بودن
الا ای شمع انجمن بده یک دم جواب من
چه سازم با اشک حسن
به زیر لب بگوید با دلِ چاکی خودم دیدم به کوچه چادر خاکی
آه...واویلا واویلا واویلا...
*تو رفتی و دگر تنها شدم من اسیر دست ماتمها شدم من
کنم پیدا و پنهان بر تو گریه عزادار تو ای زهرا(س) شدم من
فداییّ قرآن و دین ببین ای یار مهجبین
شده حیدر خانه نشین
رسد هر دم به گوشم سوز آوایت در این خانه عجب خالی بود جایت
آه...واویلا واویلا واویلا...
*ببینم نور ماه و روضه خوانم کِشم با ناله آه و روضه خوانم
به یاد کوچه و سیلی و آتش کنم من سر به چاه و روضه خوانم
کجایی ای نگار من گل نیلی عُذار من
خزانی شد بهار من
کجایی ای اُمید نیمه جان من جوان خسته و قامت کمان من
آه...واویلا واویلا واویلا...
*****************************
زبانحال با حضرت زینب
*بیا ای زینب غمدیده ی من کنار سُفره ی برچیده ی من
کنم بر تو وصیّت با دلی خون بیا ای روشنای دیده ی من
اگر چه تو عزاداری نما با چشم خونباری
یتیمان را پرستاری
عزیز و جان و جانان منی زینب تو مادر بر یتیمان منی زینب
آه...واویلا واویلا واویلا...
*عزیزم نور چشمم جان مادر برو آن ساروق ه بسته بیاور
لباسی باشد آن را در بیاور بگو در کربلا پوشد برادر
ز دشمن جفا می بینی به مقتل بلا می بینی
ذبیح القفا می بینی
تو می بینی به رویِ نی سر دلبر به خاک افتاده خونین پیکری بی سر
آه...واویلا واویلا واویلا...
*ز دلها آتش غم زد شراره نمایی جسم بی سر را نظاره
به جای من میان قتلگاهش بزن ناله به جسم پاره پاره
کنار جسم بی کفن به صورتت ای جان من
به جای من سیلی بزن
شِنو از روی نیزه سوزِ آه او بخوان نوحه میان قتلگاه او
وای حسین وای حسین وای حسین وای...
*****************************
در و دیوار
*کشد از خانه ام آتش زبانه
بُوَد دریا دردم بی کرانه
عدو در پیش چشمم ظالمانه
زده بر جسم یارم تازیانه
دو چشم دخترم تر بود
گلم از کینه پرپر بود
میان دیوار و در بود
گل یاسم میان شعله ها افتاد
همه دارو ندارم پشت در جان داد
آه..واویلا...
*دلم با درد و ماتم همنشین شد
چه ها با ز اهل ظلم و کین شد
دو دستم بسته وحالم پریشان
که زهرا(س) ناگهان نقش زمین شد
من و ذکر یارب یارب
من و دل پر تاب و تب
من و اشک چشم زینب
کند گریه به یاد غربت مادر
به زیر لب بگوید با دو چشم تر
آه..واویلا...
*به یثرب فتنه سختی به پا شد
کزان حقّ رسالت خوش ادا شد
که بعد از رحلت ختم رسولان
جفا بر دخترش خیر النّسا شد
لعینان با هم پیوستند
دل بنت طاها خستند
وَ پهلویش را بشکستند
به قبل خون صدا زد حضرت زهرا(س)
ببین بابا چه ها کرده عدو با ما
آه..واویلا...
*****************************
کوچه
*غم قلب حسن شد بی نهایت
امان از این جفا و این جنایت
میان کوچه ها با ضرب سیلی
شده زهرا(س) فدایی ولایت
میان کوچه ای تنها
ز جور و کینه اعدا
شده نیلی روی زهرا(س)
زند ناله پیمبر از غم زهرا(س)
به روی نیلی و قدّ خم زهرا(س)
آه..واویلا...
*شنیدم ناله های جبرئیلی
که روی عصمت الّه گشته نیلی
پی ه بیداری اسلامیان در
میان کوچه زهرا(س) خورده سیلی
فدای مولا علی بود
به هر لحظه با علی بود
نوای او یا علی بود
رساند بر همه عالم پیام خو
که باید شد فدایی امام خود
آه..واویلا...
*الا ای ذکر یا رب گفتگویت
بُوَد عرش مُعلا خاک کویت
ز بس که ضربه ی او بوده سنگین
کبودی شد عیان در ماه رویت
غمت قاتل مجتبی
در آب و گل مجتبی
امان از دل مجتبی
امان از ناله و سوز و نوای او
شده این کوچه ها کرببلای او
آه..واویلا...
*****************************
بستر
*گل یاس علی نیلوفری شد زمان ناله های حیدری شد
زنم برسینه و سر تا قیامت که بانوی مدینه بستری شد
جفاها دیده واویلا قدش خمیده واویلا
شود شهیده واویلا
شده پرپر شبیه لاله تا امروز شود اسلام به خیل ظالمان پیروز
آه...واویلا واویلا واویلا...
*ز غیر ه روی دلبر دیده بسته نماز نافله خواند نشسته
ولی حیدر چو می آید به خانه زجا خیزد به پهلوی شکسته
از آن رنگ و رو واویلا ز دست و بازو واویلا
ز درد پهلو واویلا
چو پشت در به زهرا(س) آن اهانت شد شکسته پهلوی راه ولایت شد
آه...واویلا واویلا واویلا...
*به عشق رهبر جان بر لبِ خود فدا شد با نوای یا ربِ خود
به دستی بی رمق در بینی بستر کشد شانه به موی زینب خود
بگوید زیر لب زهرا(س) برو آماده شد جانا
برای روز عاشورا
مهیّا شو برای دیدن دلبر که در گودالِ خون است و ندارد سر
وای ...حسین وای حسین وای حسین وای...
*****************************
بیت الاحزان و احد
*ز غربت دل پریشانم خدایا ببین چشمان گریانم خدایا
زنامردیّ یک عده منافق اُحد شد بیت الاحزانم خدایا
پی ه نهی ه از منکرم سلاح من چشم ترم
برای حفظ رهبرم
کنم در اوج فتنه با دلی آگاه به این گریه جهاد ه فی سبیل الله
آه...واویلا واویلا واویلا...
*مزار حمزه شد دارالبکایم گرفته دیگر از گریه صدایم
دل عالم شده یک کاسه ی خون به پای نوحه و مرثیه هایم
نبودی چون گل افسردم میان کوچه پژمردم
به یک سیلی زمین خوردم
ندارد پاسخی دیگر سلام ما نبودی تا بگیری انتقام ما
آه...واویلا واویلا واویلا...
*به خاک پستی و ذلّت نشستند نبودی دست مولا را ببستند
نبودی پیش چشم کودکانم ز من هم دست و هم پهلو شکستند
غریبی ام منجلی بود غَمَم غربتِ ولی بود
گناهم عشق علی بود
عدو آمد چه غوغایی به پا گردید لگد زد بر در و محسن فدا گردید
آه...واویلا واویلا واویلا...
*****************************
نوحه
حجتُ اللهِ القائم اِنتَقِم یا مُنتَقِم
العجل یا بقیه الله یبن الزهرا آجرک الله
فاطمیه شد صاحب عزایی
مادرت گوید مهدی کجایی
کی میایی
العجل العجل یابن الزهرا
******
یک شب از درد پهلو یک شب از درد بازو
خواب راحت مادر ندارد قصد ماندن دیگر ندارد
مادر زینب یارب جوان است
بر رخش جای سیلی عیان است
قد کمان است
العجل العجل یبن الزهرا
******
یادگاری از مادر مانده بر دیوار و در
وای من از دست مدینه می چکد خون از زخم سینه
زد عدو هم کوچه هم به خانه
با غلاف و هم با تازیانه
وحشیانه
العجل العجل یبن الزهرا
*****************************
شام غریبان
سعید پاشازاده
حجتُ اللهِ القائم اِنتَقِم یا مُنتَقِم
العجل یا بقیه الله یبن الزهرا عاجرک الله
فاطمیه شد صاحب عزائی
مادرت گوید مهدی کجایی
کی میایی
العجل العجل یبن الزهرا
******
وقت غسل و تدفین است روی لب ها یاسین است
یاس حیدر نیلوفری شد سهم زینب بی مادری شد
گشته تشیع زهرا شبانه
میرود تابوتش روی شانه
مخفیانه
العجل العجل یبن الزهرا
******
وای از آن ضرب سیلی وای از آن روی نیلی
نیمه شب در غسل زهرا زخم پهلو گردیده پیدا
خانه ی زهرا تا شعله ور شد
قتلگاه او در پشت در شد
بی پسر شد
العجل العجل یبن الزهرا
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
برچسبها: اشعارسینه زنی فاطمیه